اهالی محلی: بمب نماد مقاومت اجدادمان است و باید اینجا بماند
ماجرای یک بمب ۴۰۰ کیلویی خنثی نشده مربوط به جنگ گجستان
مردم روستای امیرایوب بمب کشف شده مربوط به جنگ گجستان که در سال 1342 بین عشایر و رژیم پهلوی اتفاق افتاد را نماد مقاومت اجدادشان میدادند و می خواهن بمب هم اینجا بماند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان امور عشایر ایران به نقل از همشهری آنلاین، کارگر شرکت گازرسانی فکرش را هم نمیکرد که بیل مکانیکی به یک بمب رسیده و برای همین از حرکت ایستاد. طبق روال معمول به خیال اینکه یک قلوه سنگ سخت و غول پیکر زیر خاک جاخوش کرده، دست به کار شد و خاکها را کنار زد تا ادامه مسیر گازرسانی به روستای امیرایوب در شهرستان رستم در استان فارس متوقف نشود. غافل از اینکه بیل مکانیکی به بمب برخورد کردهاست!
بمبی که از ۶۱سال پیش تا کنون در عمق یک متری زمین در این روستا جاخوش کرده یادگار جنگ گجستان و سالها کشمکش بین طوایف و عشایر و قانون جدید اصلاحات ارضی است؛ روزگاری که پهلوی دوم برای سرکوب و نابودی معترضان به بمباران هوایی متوسل شد. حالا عکس این بمب که در عملیات گازرسانی به روستای امیرایوب پیدا شده در فضای مجازی دست به دست میشود.
ماجرای جنگ گجستان چه بود؟
بمبی که فیلم آن در فضای مجازی ترند شد، مربوط به بمباران هوایی پهلوی دوم در جنگ گجستان در سال ۱۳۴۲ است. در روزهایی که اعمال قوانین اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر فارس و شهرستان بویراحمد از سوی حکومت، نارضایتی خانها و ایلات بویراحمدی را به دنبال داشت، آتش این بحران به جنگ کشیده شد. پهلوی دوم در سخنرانی خود در شیراز به خلع سلاح عشایر تاکید کرد که مخالفت و خشم خانها را شعلهور کرد و با فشار نظامیان بر عشایر جرقه رویاروییهای عشایر و نظامیان در کوهمره سرخی (سرزمینی کوهستانی در جنوب شیراز) به رهبری حبیبالله خان شهبازی زده شد.
با خبررسانی جاسوسان پهلوی در خصوص برگزاری جلسههای متعدد توسط خانهای منطقه بویراحمد از جمله عبدالله خان و ناصر خان بویر احمدی و احتمال مخالفت خانها با قانون اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر، اوضاع بحرانی شد. اما عبدالله خان و ناصرخان کار خودشان را کرده بودند و رضایت تعدادی از کدخدایان را برای درگیری و رویارویی با نظامیان شاهنشاهی گرفته بودند و با یورش به ژاندارمری روستای توتنده و جمعآوری اسلحه به حکومت اعلام جنگ کردند.
زمانی که عشایر شهرستانهای رستم و بویراحمد در آخرین روز فروردین ۱۳۴۲ راه را بر نظامیان رژیم پهلوی سد کردند، سرآغار حماسهای به نام جنگ گجستان شد و با دستور پهلوی دوم، بمباران هوایی مناطق و منازل خانها شروع شد و تا یک روز بعد یعنی اول اردیبهشت ۱۳۴۲ مجال به جنگجویان بویراحمدی داده نشد و عدهای عقبنشینی کردند. عبدالله خان و ناصرخان مجبور به تغییر مکان شدند و به مناطقی از استان فارس رفتند و بعد از مدتی خانها و سران بویراحمدی، مردم مبارز را در کوههای سخت گذر گجستان هدایت کردند.
درگیری تاریخی جنگ گجستان به رهبری عبدالله خان بویراحمدی، ناصرخان بویراحمدی و به فرماندهی ملا غلامحسین سیاهپور که کدخدای یکی از طوایف بویراحمد بود تا تیرماه ۱۳۴۲ ادامه داشت. با شروع بمباران هوایی در مناطق عشایری، بویراحمدی ها زمینگیر شدند و در نتیجه هر دو قانون اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر اجرا شد.
کوهستان، پناه مردم بیپناه
فرماندار شهرستان رستم درباره وجه تسمیه جنگ گجستان به همشهری میگوید: گجستان یا تنگ گجستان روستائی در شهرستان رستم و در نزدیکی روستای امیرایوب است. منطقهای کوهستانی که زمان بمباران، اهالی خانههای خود را در روستا رها میکردند و به کوهها پناه میبردند. بمباران هوایی ۵۰روز طول کشید و بسیاری از عشایر روستاهای گجستان، امیرایوب و مناطق عشایرنشین اطراف کشته شدند. آماری درباره کشتهشدگان جنگ گجستان در دست نیست.
سیدمختار امیری ادامه میدهد: ادامه می دهد: با شروع بمباران هوایی و کشته شدن مردم از سوی نیروهای نظامی پهلوی دوم، هر دو قانون یعنی اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر انجام شد. پهلوی دوم با مطرحکردن قانون اصلاحات ارضی از بین بردن قدرت عشایر و مالکان را دنبال میکرد. اصلاحات ارضی نه فقط در روستاهای امیرایوب و گجستان، بلکه در مناطق دیگری از کشور نیز با مقاومت و مخالفت روبهرو بود. شهرستان رستم در فارس با کهگیلویه و بویر احمد هممرز است.
نماد مقاومت در روستا میماند؟
از آن همه خونریزی و کشتار عشایر، تنها خاطراتی در ذهن مادربزرگان و پدربزرگان بالای ۷۰سال باقی مانده و یک بمب خنثی نشده!
فرماندار رستم میگوید: بمب 400 کیلوگرم وزن دارد و خنثی نشده است و کارشناسان ارتش جمهوری اسلامی ایران برای خنثی کردن آن در محل حضور پیدا کردهاند.
امیری درباره جابهجایی از روستای امیرایوب میگوید: در حال حاضر با مقاومت محلی مردم روستا روبهرو هستیم. زیرا میخواهند بعد از رفع خطر، بمب در همین محل در روستا بماند. آنان معتقدند این بمب نمادی از مقاومت و پایمردی اجدادشان در برابر رژیم پهلوی است، از این رو هنوز برای جابهجایی بمب تصمیمگیری نشده است.
روایت یک پژوهشگر محلی
یعقوب غفاری پژوهشگر تاریخ محلی کهگیلویهوبویراحمد است. وی سال گذشته (۱۴۰۲) در مصاحبهای درباره ماجرای جنگ گُجستان مصاحبه کرده بود. غفاری در این مصاحبه اشاره میکند نتیجه اعتراضات به اصلاحات اراضی و جنگ گجستان هدیه و نعمتی از این بالاتر برای مردم کهگیلویه و بویراحمد داشت که یک دهستان را که صرفا یک آسیاب و ژاندارمری و درمانگاه داشت تبدیل به یک استانی کرد که ما الان اینجا نشستیم و خیلی هم خوشحالیم که منطقه ما یک استان است. آیا این هدیه کمی است؟ ولی این هدیه آن چیزی نبود که قیامکنندگان میخواستند و یک پیامد ناخواسته بود ولی این امتیاز به مردم رسید.
قصه یکی از بازماندگان
در زمان جنگ گجستان، "کردی انصاری" فرمانده جنگ پارتیزانی و نامنظم علیه شاه بود که بعد از خاتمه جنگ یاغی میشود و به کوه میزند. بعد از جنگ پسرش "یدالله انصاری" برای شرکت در آزمون دانشسرای عشایری راهی شیراز میشود و نزد استاد محمد بهمنبیگی، مشهور به پدر آموزش عشایر ایران، میرود و خود را معرفی میکند و می گوید من فرزند "کردی" یاغی معروف جنگ گجستان هستم. بهمنبیگی با اینکه میدانست با پذیرش او ممکن است چه دردسرهایی برایش درست شود، اما بعد از اندکی تامل وی را به خانه دعوت میکند. استاد بعد از مدتی تفکر چاره کار را رفتن پیش تیمسار اردوبادی فرمانده وقت ژاندارمری فارس میبیند و فردا به دفتر تیمسار میرود و بدون مقدمه میپرسد؛ آیا فرزندان یاغیها هم حق تدریس و آموزش دارند؟ تیمسار جواب میدهد چرا که نه این امر کمک بزرگی برای آگاهی جامعه عشایری است. استاد می گوید حتی اگر پسر یاغی معروف "کردی انصاری" باشد، تیمسار با آنکه بقیه همکارانش مخالف این کار بودند و به او تذکر میدهند، قبول میکند.
تیمسار اردوباری به خاطر این جریان و حمایتهایی که از مردم ممسنی و بویراحمد بعد از جنگ گجستان انجام داد با پروندهسازی ساواک و فرمانده ارتش و استاندار وقت فارس، دادگاهی و مجبور به بازنشستگی اجباری شد.
- تاریخ درج خبر : يکشنبه ٢٥ شهريور ١٤٠٣ - ١٥:٢١
- /
- ارسال به دوست
- نسخه چاپي
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |